لیست اختراعات سيدعباس طباطبائي
امروزه با توجه به افزايش محدوده زندگي بشر و افزايش نياز او به جابجايي و برقراري ارتباط فيزيكي سريعتر با نقاط دورتر، استفاده از راه هاي با رويه هاي هموارتر و مقاوم تر در برابر شرايط آب و هوايي متفاوت و نيز بارهاي سنگين تر، ضروري بنظر مي رسد. با گسترش روز افزون وسايل نقليه و راحتي استفاده از چرخ هاي بادي در آن ها، توسعه روسازي هاي انعطاف پذير (آسفالتي) نيز افزايش چشمگيري داشته است. آنچه كه در مورد اين نوع از روسازي ها قابل توجه مي باشد، مساله پايداري و دوام آنها در مقابل بارهاي وارده و شرايط محيطي است. عدم استفاده از مصالح مناسب در ساخت آسفالت، موجب عملكرد نامناسب و يا كاهش عمر روسازي آسفالتي و بروز خرابي هاي متعدد مي شود كه اين مسئله باعث صرف هزينه هاي دوره اي زياد براي رساندن روسازي به كيفيت قابل قبول بهره برداري مي شود. يكي از مسائلي كه باعث كاهش عمر رويه هاي آسفالتي مي شود، عريان شدگي مي باشد. عريان شدگي يكي از عواملي ست كه موجب بروز خرابي هاي زودرس در رويه هاي آسفالتي مي شود. در اين پديده، عدم استفاده از مصالح – فيلر - مناسب در ساخت مخلوط هاي آسفالتي موجب مي شود تا قير موجود در مخلوط آسفالتي - بدليل كمبود خاصيت چسبندگي - از سطح سنگدانه ها جدا شود. اين پديده را عريان شدگي مي نامند. جدا شدن قير از سطح سنگدانه ها - عريان شدگي - موجب بروز خرابي هاي رايج در رويه هاي آسفالتي مي شود. در چنين حالتي مخلوط آسفالتي، ديگر بعنوان يك توده واحد داراي مقاومت عمل نمي كند. در اين طرح، براي حل اين مسئله، با توجه به نقش فيلر در مخلوط آسفالتي، نقش فيلر پودر سرباره كوره آهنگدازي يك از شركت هاي توليد فولاد(شركت گروه ملي صنعتي فولاد ايران) در افزايش دوام مخلوط هاي آسفالتي سنجيده شد و پس از مقايسه با ساير فيلرها اين نتيجه اخذ شد كه فيلر پودر سرباره بعنوان يكي از بهترين فيلرها مي باشد و استفاده از آن بعنوان فيلر در مخلوط آسفالتي موجب افزايش دوام مناسب مخلوط آسفالتي و صرفه جويي در هزينه هاي ساخت و نگهداري رويه هاي آسفالتي مي شود.
براساس تئوري هاي موجود، فيلر مناسب فيلريست كه موجب افزايش ويسكوزيته قير شود. با افزايش ويسكوزيته قير و بالارفتن تاب برشي قير موجود در مخلوط آسفالتي، پتانسيل وقوع پديده عريان شدگي كاهش مي يابد. براي ارزيابي اين پتانسيل در مخلوط هاي آسفالتي، از آزمايش هاي نسبت استقامت مارشال، نسبت كشش غير مستقيم(در دو حالت اشباع و مستغرق) و جوشاندن بروش تگزاس استفاده مي شود. از آنجا كه براي ساخت نمونه هاي مارشال مورد استفاده در آزمايش استقامت مارشال و كشش غيرمستقيم، زمان، دقت و انرژي نسبتا زيادي لازم است با طرح اين آزمايش ساده و در عين حال كاربردي، مي توان در زمان و هزينه انجام آزمايش صرفه جويي كرده و همان نتيجه را اخذ كرد. در روش ابداع شده ديگر نيازي به انجام آزمايش هاي مذكور نمي باشد و فقط با انجام يك آزمايش بسيار ساده مي توان تاثير هر نوع فيلر را در استحكام مخلوط هاي آسفالتي پيش بيني نمود.
سنتز مشتق اكسازينون فسفر و كاربامازپين دار و بررسي خواص ضد التهابي آن در بررسي هاي انجام شده توسط محققان، در خصوص روش سنتز و كاربردهاي مشتقات اكسازينون ثابت شده است كه اين تركيبات طيف وسيعي از خواص بيوشيميايي و دارويي را دارا هستند. به طور خاص هاليدهاي فسفونيوم متصل به هتروسيكل هاي ايزواكسازپينون يا اكسازينون و ايزوكساليدون اثر ضد التهابي در درمان آرتريت روماتوئيد و استئو آرتريت نشان داده اند. ولي تاكنون از ايليدهاي فسفر (1و3) اكسازين-6- اون متصل به كاربامازپين به عنوان داروي ضد التهاب استفاده نشده است. در اين اختراع از واكنش سه جزئي تري فنيل فسفين، استيلن هاي كم الكترون و ماده موثره داروي كاربامازپين در حلال و دماي مناسب، حد واسط ايليد فسفر پايدار متصل به كاربامازپين تشكيل شده كه از طريق واكنش درون ملكولي، تركيب هتروسيكلي (1و3) اكسازين-6- اون متصل به اتم فسفر سنتز شده است تركيب (5). هاليد كلر مشتق(6) (OXZ) (Fatmoxazine)جهت اثبات اثرات ضد التهابي در مدل ادم پاي ناشي از تزريق كاراژينان مورد ارزيابي قرار گرفت كه نتايج نشان دهنده ي كاهش معني دار در ميزان التهاب در مقايسه با گروه كنترل و همچنين در مقايسه با گروه دريافت كننده آسپرين بوده است شكل(1). شكل (1) مشتق(6 ) داروي (OXZ) تركيب (5 ) اين اختراع با يك روش سنتزي آسان، بدون فعالسازي با راندمان بالا و جداسازي ساده توانسته مشتق هتروسيكلي جديدي از اكسازينون هاي متصل به اتم فسفر را تهيه كند كه خواص ضد التهابي خود را در رت آزمايشگاهي نشان داده است. اين تركيب خاصيت ضدالتهابي بهتري نسبت به استاندارد ضد التهابي آسپرين دارد.
ابتكار حاصل در زمينه استفاده از بريده هاي حفاري در ساخت بتن آسفالتي است كه در آن از سه گروه و سه روش براي تركيب مصالح سنگدانه اي، قير و بريده هاي حفاري استفاده شده است. گروه هاي مورد استفاده عبارتند از: 1.گروه اول: در اين گروه بريده هاي حفاري جايگزين مصالح عبوري از الك شماره ٢٠٠ (فيلر) مي شوند. 2. گروه دوم: در اين گروه بريده هاي حفاري جايگزين مصالح عبوري از الك شماره100 و مانده روي الك شماره ٢٠٠ مي شوند. ٣ . گروه سوم: در اين گروه بريده هاي حفاري جايگزين مصالح عبوري از الك شماره ٣٠ و ماندد روي الك شماره ۵٠ مي شوند. در هر گروه بريده هاي حفاري جايگزين درصدهاي مشخصي از مصالح همان گروه شد كه عبارتست از 10% ، 20% ، 40% ، 60% ، 80% ، 100% همچنين روش هاي مورد استفاده عبارتست از: 1.روش اول : در اين روش ابتدا بريدد هاي حفاري با سنگدانه ها مخلوط شده و سپس قير به تركيب حاصل اضافه مي گردد. ٢ . روش دوم: در اين روش ابتدا قير با سنگدانه ها مخلوط شده و سپس بريده هاي حفاري به تركيب حاصل اضافه مي گردد. ٣ . روش سوم: در اين روش ابتدا در ظرفي به طور جداگانه قير با بريده هاي حفاري مخلوط شده و سپس تركيب حاصل به سنگدانه ها افزوده مي شود. در اين روش كه كاملآ ابتكاري است، كف قير توليد مي گردد. براي هر درصد مورد استفاده در هر گروه و در هر روش تركيب سه نمونه بتن آسفالتي ساخته شد و آزمايشات لازم براي تعيين پارامترهاي استقامتي بتن آسفالتي (استقامت مارشال، رواني مارشال و كشش غير مستقيم) تعيين گرديد. نتايج آزمايشات نشان داد كه امكان استفاده از بريده هاي حفاري حداكثر تا6/3 درصد وزني بتن آسفالتي با استفاده از روش سوم در گروه اول وجود دارد بطوريكه كيفيت آسفالت ساخته شده در حد كاملآ مطلوب باقي بماند كه اين روش در پژوهش هاي قبلي انجام نشده است.
اين سامانه متشكل از تعدادي سنسور آنالوگ كه بر روي غلتك نصب مي گردد . اين سنسورها شامل دو عدد سنسور شتاب سنج دو محوره، يك عدد سنسور و يك عدد سنسور رطوبت سنج و يك دستگاه GPS مي باشد. هر يك از اين سنسورها با استفاده از يك كانال آنالوگ به ديجيتال اطلاعات را به رايانه ي مركزي انتقال مي دهند. نرم افزار هاي موجود در رايانه ي مركزي با توجه به الگوريتم هاي تعريف شده كه از آزمايشات متعدد منتج شده است. حدود تراكم و وضعيت محل اجراي پروژه را از لحاظ مطابقت با مقادير آيين نامه اي چك نموده و در صفحه ي نمايشگر به راننده نمايش مي دهد. نحوه ي تخمين ميزان تراكم لايه ي زيرين بر پايه ي شتاب هاي ناشي از حركت غلتك بر روي لايه بر اثر تغييرات ارتفاع لايه ي و رابطه ي آن با ميزان سخت شدگي اين لايه مي باشد كه اطلاعات آن با استفاده از دو سنسور شتاب سنج بسيار حساس كه بر پايه ي تغييرات خازني عمل مي كنند برداشت مي شود. ديگراطلاعات آيين نامه اي از جمله دماي آسفالت و رطوبت محل با استفاده از دو سنسور حرارت سنج و رطوبت سنج برداشت مي گردند. درنهايت اين اطلاعات امكان ثبت و نگهداري و انتقال به منظور آرشيو آماري پروژه را خواهند داشت.
اين طرح در راستاي تعيين ميزان تراكم لايه هاي خاكي با استفاده از تغييرات مقاومت الكتريكي آنها استوار مي باشد. در اين روش با استفاده از رابطه ي ميان ميزان مقاومت الكتريكي؛ شدت جريان و اختلاف پتانسيل الكترودهاي وارد شده به خاك ميزان تراكم آن تخمين زده مي شود دستگاه مورد نظر شامل 5 الكترود سوزني شكل از جنس فولاد سخت مي باشد كه داخل خاك مورد نظر كوبيده شده و با استفاده از تغييرات اختلاف پتانسيل و شدت جريان عبوري از خود ميزان شاخص مقاومت تخمين زده مي شود. جريان به كاررفته از نوع مستقيم مي باشد. توجه شود كه عدد حاصل مقدار مقاومت خاك نبوده و تنها يك شاخص به كاررفته در تعيين ميزان تراكم مي باشد كه از روابط الكتريكي براي محاسبه ي آن استفاده شده است.
موارد یافت شده: 7